سلام دوستان خانواده 98 لاورز در آستانه سال نو  تصمیم به قرار دادن آهنگ های منتخب گذاشته با ما باشید...

با هم میخندیم باهم گریه میکنیم و باهم زندگی میکنیم ... این یعنی خانواده 98 لاورز پیش پیش سال نوتون مبارک

برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید...

تو شمال شهر منطقه ای در آمریکا ،یه قنادی باز شد ..فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن ،
یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال خرید بودن ،یه گدای ژنده پوش وارد شد
و تموم جیبهاشو گشت ،یه سنت پیدا کرد و گذاشت رو میز ،گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!
مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد
و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید و گفت :

♦♦ 98 لاورز ♦♦

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

یه مخاطب خاص دارم
هر وقت حوصله ش سر میرفت اس میداد:
بوس!
منم جواب میدادم :
بوووووس
بوس
بوووووس
بعد میگف:
یه کوچولو بوس کردما قرار نشد تف مالی کنی منو!!؟!!
کلا آدم وسواسی بود!!
خیلی هم متوهم

(بخشی از خاطرات منو عشقم - کاملا واقعی)

پس تو نیز چنین کن چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش

♦♦ 98 لاورز ♦♦

سانه ملی با پخش پیام “مگه عروسی باباته ؟”

می‌تونه از شدت آتش بازی درچارشنبه سوری کم کنه ^_^

♦♦ 98 لاورز ♦♦

سلامتی اوناییکه براشون مثل چهارشنبه سوری بودیم … همه ی وجودمون تو آتیش عشقمون سوخت تا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن .فدای همه دوستای گلم …چهارشنبه سوریتون مبارک

♦♦ 98 لاورز ♦♦

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

دختره پست گذاشته از آدمای شهر بیزاررررررررم...
منم کامنت گذاشتم خب برگرد دهاتتون
بله درست حدس زدید بلاک شدم

♦♦ 98 لاورز ♦♦

دیشب رفتم تو اتاق داداشم چند ثانیه نگاش کردم اومدم بیرون!
از تو اتاق داد میزنه میگه:
حس یخچال بودن بهم دست داده

♦♦ 98 لاورز ♦♦

ﭘــﺴﺮ ﻳﻌنی:
ﭼﺎﻯ ﺍﺣﻤﺪ
ﺑﺮﻧﺞ ﻣﺤﺴﻦ
ﻛﺸﻚ ﻛﺎﻣﺒﻴﺰ
ﺳﺲ ﺑﻴﮋﻥ
ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺑﻨﻴﺎﻣﻴن
پشمک حاج عبدالله
ﺣﺒﻮﺑﺎﺕ ﻣﺤﻤﻮﺩ!
ﻧﻌﻤـــــﺖ ﻫﺎﻯ ﺍﻟﻬــــــــــﻰ ﺭﺍ ﻗﺪﺭ ﺑﺪانید

♦♦ 98 لاورز ♦♦

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

وقتے کہ پسردارشدم... به پسملم یاد میدم ...
هے مامانشوبووس کنہ... قربون صدقہ ی مامانش برہ... دست بکشہ به موهاے مامانش... عطرتنشو بو بکشه... هی نگاش کنہ و بگه دووووست دارم مامانیم...
تا باباش حسودی کنه بگہ بچہ این مامان جناب عشقہ باباییه من باید این حرفا رو بهش بزنم نہ تو یہ وروجک... این مامانت همہ چیزه باباییتہ ... پس نبینم ناراحتش کنی هآآا ...
بعدمنم بگم اے قربون جفتتون دعبا نکنین!

اینم یه سری منتخب توپ توپ بخونید و بخندین فقط

قابل توجه دوستانی که بیشتر وقتشون توی اینترنت و فضای مجازی میگذره!

شب اول قبر، روُِیِِِ نکــیر منکر کلیک راست کنید، برید تو پراپرتيس، تیکِ گزینه سوال رو بردارید...
فقط میان نگاتون میکنن میرن!

♦♦ 98 لاورز ♦♦

ﺩﯾـﮕﻪ ﮐـﻢ ﮐـﻢ ﺑـﺎﯾـﺪ ﻣـﻨـﺘﻈﺮ عـکس هـای ﭼـﻬﺎﺭﺷﻨـﺒﻪ ﺳـﻮﺭﯼ ﺩﻭﺳﺘـﺎﻥ ﺑـﺎﺷﯿـﻢ ﺑـﺎﻣـﻮﺿـﻮﻉ:
ﻣـﻦ ﻭ ﺗـﺮﻗﻪ هـمیـن الان یـهـویـی!
ﻣـﻦ ﻭ ﺑـﻤـﺒم!
ﻣـﻦ ﻭ ﺑـﺎﺭﻭﺕ!
ﻣـﻦ ﺩﺭ ﺣـﺎﻝ ﮐـﺒﺎﺏ ﺷﺪﻥ!

♦♦ 98 لاورز ♦♦

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

میگن آدم وقتی میمیره کل
اعضای بدنش از کل کارای بد اون آدم
شهادت میده بر علیه همون شخص
حالا یه سوال!  واقعا این زبون من
شهادت میده که چه حرفایی تو دلم
 سنگینی میکرد و نگفتم!؟  این گلوم
 میگه چه روزایی بغض گلوم رو
خوردم که اشکم جلو این همه نامرد
در نیاد!؟  این چشما میگن که از نامردی...

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید...

نحوی شب بخیر گفتن دخترااااا
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺑﺮﻭ بخواب ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ!!
ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺷﻪ ﺷﺒﺖ ﺑﺨﯿﺮ..
ﺩﺧﺘﺮ : ﺷﺒﺖ ﺑﺨﯿﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ
ﭘﺴﺮ : ﻣﻨﻢ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ، ﺷﺐ ﺧﻮﺵ
ﺩﺧﺘﺮ : ﺧﻮﺏ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ، ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﭘﺴﺮ : ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺩﺧﺘﺮ : خواب منو ببینیا
ﭘﺴﺮ : ﺧﺐ..
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ؟!

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

ﺭﻓﯿﻖ ﮐﯿﻪ ؟

ﺭﻓﯿﻖ ﺍﻭﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺩﯾﺪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﮕﻪ : ﺑﺎﺯ ﭼﻪ ﻣﺮﮔﺘﻪ ﻧﮑﺒﺖ

ﺭﻓﯿﻖ ﺍﻭﻧﯿﻪ ﺗﺎ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﯽ ﭘﻮﻝ ﻻﺯﻣﻢ ﺑﮕﻪ : ﺑﺪﺑﺨﺖ ﮔﺪﺍ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﺕﻋﺎﺑﺮﺗﻮ ﺑﻔﺮﺳﺖ

ﺭﻓﯿﻖ ﺍﻭﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﺮﯾﻀﻢ ، ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖﺑﮕﻪ :ﺍﯾﺸﺎﻻﺳﻘﻂ ﺑﺸﯽ ﮔﻨﺪﺕ ﺍﺯ ﺭﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﮎ ﺷﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎﮐﻤﭙﻮﺕﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﺖ

ﺭﻓﯿﻖ ﺍﻭﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﯽ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﮕﻪ : ﭘﺎﻟﻮﻧﺘﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺭﻭﮐﻤﺮﺕ ﺗﺎﺑﯿﺎﻡ ﺍﻓﺴﺎﺭﺗﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺑﮕﺮﺩﻭﻧﻤﺖ

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

مادرش الزایمر داشت... بهش گفت مادر یه بیماری داری،باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان... مادر گفت:چه بیماریی؟ گفت :الزایمر... گفت:چی هست... گفت:"یعنی همه چیو فراموش میکنی..." گفت انگار خودتم همین بیماریو داری... گفت: چطور؟ گفت:انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم،چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی.. پسر رفت توی فکر... ... برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش... گفت:برای چی؟ گفت:به خاطر کاری که میخواستم بکنم... مادر گفت: "من که چیزی یادم نمیاد...." سلامتی همه مادرها..: اگر مادر تون لیاقت این دعا را داشت این دعا را پخش کن. . .

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...

خلاصه داستان : سریال عشق تعطیل نیست داستان رها با بازی محمدرضا گلزار و نفس با بازی مهناز افشار، زوجی جوان هستند که در آستانه هفتمین سالگرد ازدواج شان با اتفاقاتی روبرو می شوند که زندگی خود و اطرافیان شان را تحت تاثیر قرار می دهند و ...

آخرین قسمت منتشر شده: قسمت چهارم

برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید...

 هر کی میخواست یه زندگی عاشقانه رو مثال بزنه بی اختیار زندگی سام و مولی رو بیاد می آورد.
یه زندگی پر از مهر و محبت.
تو دانشگاه بصورت اتفاقی با هم آشنا شدن ،سلیقه های مشترکی داشتن ،هر دو زیبا ،باهوش و عاشق صداقت و پاکی بودن و خیل زود زندگی شون رو تو کلیسا با قسم خوردن به اینکه که تا اخرین لحظه عمرشون در کنار هم بمونن تو شادی دوستان و خانواده هاشون اغاز کردن.
همه چیشون رویایی بودو با هم قرار گذاشتن بودن یک دفترچه خاطرات مشترک داشته باشن تا وقتی پیر شدن اونا رو برای نوه هاشون بخونن و با یاد اوری خاطرات خوش هیچوقت لحظه های زیبای با هم بودن رو از یاد نبرن.
واسه همین قبل از خواب همه چی رو توش مینوشتن .

برای مشاهده ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...